(قسمت اول)
آیا شما هم کنجکاوید بدانید که چطور میتوان مخاطب هدف را درگیر و جذب کرد؟ اگر به شما بگویم که طراحی و اجرای بازاریابی محتوا که شما را به این هدف برساند، ساده است، باور میکنید؟
مخاطبین مانند خونی هستند که در رگهای کسبوکار شما جاری است. اگر مقالهها، تصاویر و ویدئوهای تولیدی توسط شما واقعاً برای افراد ارزشمند باشد، آنها را با دیگران به اشتراک میگذارند و برند شما را تبلیغ میکنند.
تحقیقات Content Marketing Institute نشان میدهد که بیش از 85% از بازاریابهای B2B، موفقیت خود را در سال 2017 مدیون تولید محتوای باکیفیت و بهینه میدانند. این درحالی است که تنها 60% از بازاریابهای B2C، تولید محتوا را به عنوان هستهی اصلی استراتژی بازاریابی خود انتخاب کرده و برای آن وقت میگذارند.
حقیقت این است که بازاریابی محتوا فرصتی بسیار خوب را برای تمامی کسبوکارها فراهم کرده است.
بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوا به فرآیندی گفته میشود که طی آن، با استفاده از ارائهی محتوای باارزش و مرتبط، رابطهای بلندمدت با مخاطب برقرار میشود.
بازاریابی محتوا به گسترهای از انواع رسانهها مانند وبلاگ، عکس، ویدئو و غیره اشاره دارد. در ادامه به طور دقیقتر این موارد را بررسی میکنیم.
یکی از متخصصین معروف حوزهی بازاریابی دیجیتال، Lee Odden میگوید: «دلیل شروع شدن جستجو، وجود محتوا بود.»
چرا بازاریابی محتوا؟
بازاریابی محتوا مسلماً یکی از ضروریترین بخشهای استراتژی بازاریابی دیجیتال است اما باید توجه داشت که تلاشهای شما در این مسیر صرفاً نباید به حوزهی آنلاین معطوف باشد.
بازاریابی محتوا روشی بهصرفه است که بازگشت سرمایهی سریعی دارد. در مقایسه با روشهای سنتی تبلیغات، بازاریابی محتوا 65% ارزانتر است و 3 برابر بازدهی بیشتری در جذب مشتری دارد. همچنین، برندهایی که از بازاریابی محتوا استفاده میکنند، 6 برابر بیشتر از سایرین موفق به راضی کردن مشتریها میشوند.
برندهای بزرگ و موفق کاملاً متوجه شدهاند که آیندهی تبلیغات در حوزهی محتوا رقم میخورد. در واقع، فارغ از اینکه از چه استراتژی برای بازاریابی استفاده میکنید، بازاریابی محتوا جزو عناصر اصلی این فرآیند خواهد بود، چه برای آن نقشهای مشخص کرده باشید و چه خیر. اما اگر بتوانید برنامهای جامع برای استفاده از آن را طراحی کنید، نتایجی فوقالعاده را بدست خواهید آورد.
شاید از خودتان بپرسید چرا محتوا انقدر اهمیت پیدا کرده است؟ جواب ساده است: وفاداری.
در دنیای امروزی، انبوهی از پیامهای تبلیغاتی مانند بمب به سمت مشتریها شلیک میشود. بخش قابل توجهی از آنها به طور غریزی توسط مشتری نادیده گرفته میشوند زیرا مشتری دوست ندارد چیزی به او فروخته شود! حقیقت این است که مردم دوست دارند خرید کنند، و از اینکه چیزی به آنها فروخته شود، بیزارند.
این دقیقاً همان جایی است که بازایابی محتوا وارد داستان میشود. به جای اینکه برای فروش رقابت کنید، رابطهای را میسازید و زمینهای را فراهم میکنید تا مشتریها نسبت به محصول و برند شما وفادار بمانند.
شاید بپرسید یک مقاله یا ویدئو چطور موجب افزایش وفاداری مشتری میشود؟
همینطور که افراد در اینترنت جستجو میکنند، به انواعی از محتواهای مختلف برمیخورند؛ عکس، ویدئو، مقاله و غیره. بعضی از این افراد برای چند ثانیه یا چند دقیقه با محتوا درگیر میشوند و بعضی دیگر نیز شیفتهی آن میشوند و هر از گاهی مجدداً آن را چک میکنند؛ یعنی منبعی قابل اطمینان را برای یک موضوع خاص پیدا کردهاند.
زمانی که مخاطب ارزش محتوا را در زندگی خود حس کند، کمتر به این نکته توجه میکند که شما در حال فروش محصول یا خدمات به او هستید. به این ترتیب، به جای اینکه تبلیغی را برای یک تفنگ آبپاش بسازید، مقالهای را در این زمینه مینویسید و ویدئوهایی را نیز آپلود میکنید که خانوادهای در حال بازی و لذت بردن از این محصول است. این نوع تبلیغ مسلماً تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
جادوی کلمات
فرقی ندارد که کجا میروید و چه میکنید، شما هر روز تحت تأثیر تعاملات زبانی قرار دارید.
نحوهی صحبت کردن با خود، برقراری ارتباط با دیگران و خیلی از موارد دیگر رابطهی مستقیمی با واژهها و نمادهای زبانی دارند. از گذشتههای دور، واژهها را دارای قدرت جادویی میدانسته و میدانند. آیا از زبان برای تأثیرگذاری روی افراد در جهت اتخاذ تصمیمهایی که به نفع خود شماست استفاده میکنید؟ آیا نسبت به اثر قدرتمندی که کلمات روی دنیا و افراد اطراف شما دارند آگاه هستید؟
منبع : اینترنت